کد مطلب:280203 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:231

لزوم عرض سلام
از جمله تكالیف انام، در غیبت امام (علیه الصلوة و السلام) سلام نمودن به آن حضرت است در هر روز، بخصوص در روز دوشنبه و پنجشنبه، كه عرض اعمال عموم خلایق به آن حضرت می شود. سابقا اشاره شد كه تكلیف عبد نسبت به مولای خود آن است كه در تمام حركات و سكنات خود تابع و مطیع اوامر و نواهی مولای خود باشد، بلكه به درجه ای حالت مراقبه را تكمیل نماید كه مقام انس و استغراق برای او حاصل شود و آنی ظاهرا و باطنا از توجهات قلبیه و جوارحیه تغافل و تساهل نداشته باشد، و گمان نكند كه مولا و آقای او از انظار غایب است و از اعمال و افعال عبد خود بی اطلاع است، بلكه به طور یقین قطع نماید كه مولای او حاضر و ناظر اوست. و علم او قبل از اخطار به بال تو است، و از تمام حركات و سكنات و حالات و مقامات ظاهره و باطنه ی عبد خود استحضار دارد. پس از جمله تكالیف و فرائض عباد نسبت به امام مفترض الطاعه ی خود آن است كه همه روزه عرض چاكری و جان نثاری خود را در پیشگاه سلطان حقیقی خود نموده، به آن حضرت (ارواحنا فداه) سلام دهند و اظهار عبودیت و رقیت نمایند، و عرض محبت و خلوص قلبیه ی خالصانه ی صادقانه نمایند، و به زبان حال و قال عرض و اظهار نمایند:

ای مولا و آقا و سید ما، اگر به حسب مصلحت چهره ی مبارك را از این بندگان ناقابل پوشیده و در بارگاه عظمت و جلالت خود ما را راه نمی دهی، ولیكن این بندگان، همچنان در مقام عبودیت



[ صفحه 133]



و بندگی و جان نثاری خود ثابت و جازم هستیم و حق عبودیت و جان نثاری ماست، كه همه روزه در آستان مقدس تو خود را حاضر دانسته و در عتبه ی مقدسه ی تو ایستاده سلام داده و اظهار چاكری نموده مراجعت نمائیم. البته ای مولای ما، اگر این بندگان ناقابل تو لیاقت ادراك حضور مرحمت ظهور را داشتیم ما را راه می دادی و اظهار مرحمت و مكرمت می فرمودی. ولیكن یقین داریم كه در مراتب عبودیت و مراسم بندگی و فدویت خود قصور و فتور داریم و هنوز به آن درجه نرسیده ایم كه درك تشرف حضور مباركت را نمائیم، و یقین داریم اگر چه شخص این بندگان از آستان ملایك پاسبانت دور است ولیكن عرض اعمال و افعال ما همه روز در دفتر حضرتت مسطور است. و باز یقین داریم كه همه روزه مانند اشخاصی كه در آستان حضرت رضا (علیه الصلوة و السلام) تا شصت مرتبه آمدند و برگشتند و آن حضرت آنها را راه نداد و باز دست از بندگی و عبودیت برنداشتند،این بندگان هم هرماه هزار مرتبه بیائیم و ما را جواب ندهی، باز دست بندگی از دامن تولایت نخواهیم برداشت، یقین دارم اگر از شیعیان تو بودیم، در مرتبه ی اولی ما را راه می دادی و نزد خود می خواندی، ولیكن چون از دوستان تو هستیم و به مرتبه ی شیعیت نرسیده ایم، از آن جهت از زیارت جمال مباركت محروم و از ادراك حضور اقدست مهجور شده ایم. پس فریضه ی ذمت این بندگان است كه همه روزه و همه شب خود را به سلام دادن ذات اقدس رطب اللسان و به اظهار عبودیت و پیغام فرستادن حضور مقدست همعنان باشیم، شاید در این میانه یكی كارگر شود.



[ صفحه 134]